Saturday, March 12, 2011

چهارشنبه سوری: تنها روزی که استفاده از نارنجک صوتی جرم نیست و تنها یک غفلت به حساب می آید.

امیدوارم در روز چهارشنبه سور ی در سایت بالاترین شاهد این تیتر خبری نباشم: " فضای امنیتی در خیابانهای تهران" حتی اگر به فرض چهارشنبه سوری به ازای هر نفر دو نیروی سرکوبگر در خیابان موجود باشد. در سال گذشته جنبش برای چهارشنبه سوری برنامه خاصی نداشت، اما امسال دعوت به اعتراض کرده است. در قبل از انتخابات و در سالهای آرامش جامعه، چهارشنبه سوری به خودی خود امنیتی ترین روز سال بود و اگر در 364 روز سال خبری از فضای امنیتی نبود، در این روز مآموران خیابانها را قرق میکردند، با این حال حریف آتش بازیها و نارنجک پراکنی های جوانان نمیشدند، و بعضی مواقع فضای شهرها شبیه خط مقدم جبهه میشد(اگه یادتون باشه انیمیشن جالب قندعسل هم در مورد چهارشنبه سوری به این موضوع اشاره داشت)بر این اساس بستر حرکتهای اعتراضی در این روز کاملاً آماده است و فقط کافیه فضای چهارشنبه سوری رنگ و بوی سیاسی بگیره. یادمان باشد در این روز کسی شما رو به خاطر آتش روشن کردن و کپسول زدن مؤاخذه نمیکند و استفاده از نارنجک صوتی هم با برخورد جدی روبرو نمیشود. بنابراین همین حرکات خاص این روز میتواند شروع یک حرکت اعتراضی بزرگ در چهارشنبه سوری باشد

Thursday, March 10, 2011

منبری که آتش می افروزد، چه کسانی از حاج منصور ارضی بریدند

او همان کسی است که به شهادت بعضی از مریدان سابقش در آتش سوزی مسجد ارک از در دیگر مسجد خارج شد و رهایی یافت در حالی که زن و بچه های نمازگزار در آتش سوختند و زیر پا له شدند، هم او بود که در شب دوم خرداد 76 هنگام مراسم دعای کمیل مردم را تهدید کرد که اگر فردا به خاتمی رأی دهید، اشکهایی که از شما گرفتم حرامتان باشد، او بود که مداحی را سیاسی کرد و مذهبیون سنتی بازار به همین علت او را ترک کردند،و هم او بود که در یکی از مراسمهایش عبدالله نوری را تهدید به ضرب و شتم کرد
یکی از وقایعی که در هیاهوی 25 بهمن امسال به فراموشی سپرده شد، سالگرد آتش گرفتن مسجد ارک در 26 بهمن سال 83 بود.جدا از حوادث سیاسی،شهر تهران در دو دهه گذشته، چند حادثه ناگوار را در حافظه شهروندان خود ثبت کرد، از تلخترین آنها میتوان به برخورد مینی بوس دانش آموزان به دیوار پونک، قتلهای زنجیره ای خفاش شب و غرق شدن دختران محصل در پارک شهر اشاره کرد. تمام این وقایع فضای رسانه ای کشور را به شدت تحت تأثیر قرار دادند، اما واقعه ای که علیرغم عمق فاجعه کمتر رسانه ای شد یا به عبارتی اجازه پرداختن به آن داده نشد، آتش گرفتن مسجد ارک، مقر اصلی هیأت حسین جان در اولین روزهای محرم سال 83 بود که جان بیش از هفتاد نفر از نمازگزاران را گرفت. هیأت حسین جان که در دو دهه اخیر به واسطه مداحی پر حاشیه حاج منصور ارضی شهرت پیدا کرد. کسانی که اخبار روز 27 بهمن 83 را از تلویزیون دیدند،هرگز رفتار طلبکارانه و بی تفاوت مسئول هیأت حسین جان را فراموش نمیکنند، این فرد حتی در مصاحبه اش با بازماندگان قربانیان حادثه ابراز همدردی نکرد. حاج منصور ارضی که در تیر ماه امسال هم در رابطه با این حادثه به دادگاه فرا خوانده شد، به گفته برخی از جوانان سابق این هیأت شب حادثه در میان نمازگزاران حضور داشت و هنگامی که آتش شعله گرفت او از در دیگری از مسجد خارج شد،که بعد از آن این موضوع موجب دل کندن بسیاری از افراد این هیأت شد.از آنجا که یکی عامل مهم گسترش اتش، خیمه ها و برزنتهایی بودند که توسط هیأت حسین جان و به مناسبت محرم در مسجد برپا شده بود، در مقصر بودن مسئولین هیأت حسین جان جای هیچ شک و شبهه ای نیست، اما چرا در این مورد خاص ما با متهمانی طلبکار مواجه هستیم، چرا صدا و سیما در حد یک خبر چند دقیقه ای و آن هم فقط در روز بعد از حادثه و با ارائه آمار کمتری از جانباختگان، این واقعه را بازتاب میدهد و بعد هم آن را به فراموشی میسپارد، در حالیکه آتش سوزی در یکی از کلوبهای شبانه در کشورهای غربی با تلفاتی کمتر از یک دهم این واقعه، میتواند خوراک خبری یک هفته صدا و سیمای ایران باشد؟برای پاسخ به این سؤال باید بررسی بیشتری نسبت به ماهیت هیأت حسین جان داشته باشیم.هیأتی که شاید بتوان آن را یکی از مراکز اصلی تجمع انصار حزب الله، بسیجیان و مذهبیون سیاسی بازار تهران دانست. در این هیأت ردپای واضحی از بانیان نمایش کارناوال عاشورای 76، حمله کنندگان به خاتمی و عبدالله نوری،عوامل حادثه 18 تیر کوی دانشگاه، دار و دسته هفته نامه های شلمچه، دوکوهه و یالثارات، بسیجیان پایگاه مقداد،پاسداران و نیروهای قرارگاه ثارالله واعضای هیأت رزمندگان اسلام وجود دارد که جملگی جزء نیروهای سرکوبگر بعد از انتخابات 88 هم به شمار میروند.شاید این افراد را بتوان فدائیان رهبر و مریدان حاج منصور ارضی و شاگردانش دانست که با لحن مداحی او و نعره هایش گاه غمگین و گاه خشمگین میشوند و خوب که بنگریم درمیابیم که واقعه 26 بهمن 83 تنها شعله ای نیست که هیأت حسین جان و منبر موعضه حاج منصور ارضی بر خرمن این مملکت زده است. حاج منصوری که در دوران اصلاحات بر روی همین منبر به شکایت از پوشش جوانان جامعه و روابط آزاد آنان،از خداوند برای مسئولین فرهنگی جامعه طلب مرگ کرد بر خلاف خودش که به شهادت رفقای دوران جوانی اش در سالیان دور در لباس دامادی ظاهری کاملاٌ غربی داشت و البته جوانان مریدش هرگز آن قیافه را از او ندیدند

Wednesday, March 9, 2011

طرح چهارشنبه سوری: یه نفر برای رد گم کردن نارنجک میزنه، یه نفر پلاکارد خامنه ای رو آتش میزنه

موضوع: آتش زدن پلاکاردهای خامنه ای، مواد لازم: دو عضو محترم جنبش سبز، یک عدد نارنجک صوتی، یک عدد مایع آتش زنه قابل تهیه در اکثر سوپری ها(از بنزین هم میشه استفاده کرد) ، یک عدد فندک.طرز تهیه: در هر مکانی که عکس یا پلاکارد دیکتاتور بود، کمی دورتر یک نفر که حتی میتواند سوار موتور یا ماشین باشد با زدن نارنجک سر و صدا تولید میکند و نفر دیگر با ریختن کمی مایع آتش زنه روی پلاکارد و زدن فندک کار را تمام میکند.خانواده ها باید آتشها را در تمام محله ها روشن کنند و مراسم سنتی هر ساله را برگزار کنند، در تمام کوچه ها و خیابانها باید آتش شعله ور باشد،در چنین فضایی کار بسیار آسانتر است

Sunday, March 6, 2011

بسیجی هتاک به فائزه هاشمی (سعید تاجیک) یک شهید زنده است اما از کدام نوع؟

چند سال پیش معلمی برایم از خاطرات زمان جنگ و دوران رزمندگی اش میگفت، صحبتش این بود که جبهه هم نمونه ای از جامعه ما بود هم انسانهای خوب داشت و هم بد، البته اکثریت، افراد خوبی بودند. با این حال نوع دیگری هم پیدا میشد که افراد فاسدی بودند که یکی از آنها در گردان ما بود. این فرد کسی بود که به خواهر خود تجاوز کرده بود و برای فرار از مکافات به جبهه پناه آورده بود. در یکی از روزها که در حال بازی کردن با مین ضد تانک بود و با این امید که این مین برای انسان عمل نمیکند در اثر انفجار تکه تکه شد، بعد از آن او را شهید خطاب کردند و ظاهراً کو چه ای هم به نام او کردند. بعد از دیدن فیلم توهین به فائزه هاشمی به نظر شما سعید تاجیک که از او به عنوان بسیجی زمان جنگ یاد شده به کدام نوع از انسانهای جبهه تعلق دارد؟