رؤیای کیهانی : حضور ملت همیشه در صحنه

تکلیف چیه ؟ بشینیم تماشاچی باشیم ، یه عده تماشاچی خوب تا قصه ها دوباره تکرار بشه و از منظر ما عبور کنه ؟ نمایش روز قدس در راهه ، دوباره باید غزه همدردی کنیم ، هر چند غزه با ما همدردی نکرد ! دوباره فضای جامعه را آکنده از فلسطین می کنند تا راهپیمایی با شکوه پیروان ولایت صدای مظلومیت فلسطین را به گوش جهانیان برساند ( که البته فکر میکنم با شرایط فعلی و دولتی بودن این راهپیمایی و وجهه کنونی حکومت ما در جهان این نمایش بیشتر به ضرر فلسطینیان باشد).ظاهراً استارت فلسطینیزه شدن جامعه زده شده و با تیترهای فلسطینی کیهان باید به استقبال روز قدس برویم.البته روز قدس امسال متفاوت است نسبت به سالهای پیش ،. به رسم سنوات گذشته تبلیغات شرکت در راهپیمایی به طور گسترده از رسانه ملی پخش خواهد شد با این تفاوت که حکومتیها اشتیاق دو چندان دارند تا بلکه دوباره خیابانها را مملو از ملت همیشه در صحنه ببینند البته ملتی که چند صباحی است صحنه را خالی کرده اند و در واقع این معترضان بودند که در 25 خرداد خیابانها را تسخیر کردند و ملت همیشه در صحنه از جبران آن عاجز ماند و نمایشی بیشتر از تجمع در دو دهنه میدان ولی عصر در صحنه از خود بر جای نگذاشت. طبق سنت همیشگی منبر نماز جمعه روز قدس باید با هاشمی رفسنجانی باشد ، از هم اکنون می توان حدس زد که چه جلسات مشورتی در لابی های کیهانی حکومت در جریان است تا بلکه حضور هاشمی دوباره حاشیه ساز نشده و روز قدس نیز همانند نماز جمعه مشهور رنگ حکومتی خود را نبازد.حال وظیف ما چیست ؟ باید منتظر بمانیم و مثل همیشه شاهد نسخه های پیچیده شده در لابی های کیهانی در موارد گوناگون باشیم یا این با ر ما برای کیهانیان نسخه بپیچیم و با الگوبرداری از نماز عید فطر سال 57 نقطه عطف حرکت اعتراضی خود را با حضور میلیونی ثبت نماییم. وعده ما تظاهرات روز قدس

خامنه ای دیگر فصل الخطاب نیست

از نکات مهم در سیاست امروز ایران اینکه دیگر خامنه ای در اختلافات موجود در نظام سیاسی ایران فصل الخطاب نیست ، چه از نظر سیاسیون و چه از نظر مردم. پر واضح است که سخنان خامنه ای در منبر نماز جمعه در هفته بعد از انتخابات نه تنها اوضاع را آرام نکرد بلکه باعث وخیم تر شدن اوضاع شد ولی بر عکس صحبتهای هاشمی در نماز جمعه از رادیکال تر شدن جریان اعتراضات جلو گیری کرد و در حقیقت اگر آتشی هم خاموش شد توسط هاشمی بود نه خامنه ای که کارنامه رهبری او خصوصاً بعد از حوادث اخیر مورد اعتراض بسیاری از علما و اکثریت نخبگان مذهبی است

نسبت آرای 4 به 3 در تهران

هم اکنون در رسانه های حامی دولت شاهد روندی هستیم که از دو ماه قبل برای ما قابل پیش بینی بود. اینکه با گذشت زمان مسئله تقلب در انتخابات را کاملاً پاک کرده و در استدلالهای خود بیشتر از آرای 24 ميليونی صحبت می کنند.نکته ای که در این 2 ماه و به علت وجود تظاهرات چشمگیر در تهران وجود داشت نسبت دادن این اعتراضات به تعداد آرای بیشتر موسوی در تهران بوده است و بیان داشته اند که چون رأی موسوی از احمدی نژاد در تهران بیشتر بوده این اعتراضات در تهران جلوه نموده. اما آقایان يک مطلب را فراموش کردند که طبق آمار اعلام شده رأی احمدی نژاد در تهران هم دست کمی از آرای موسوی نداشته ، (یک میلیون وهشتصد در برابر دو میلیون و دویست) که با نگاهی کلی در می یابیم در تهران در برابر هر 4 نفر رأی دهنده به موسوی 3 نفر به احمدی نژاد رأی داده اند ،سؤال مهم اینجاست که آیا این نسبت در تهران به چشم می خورد ؟آیا در فراخوانهای رسانه ملی با آن تبلیغات وسیع برای راهپیمایی در حمایت از دولت (در عکس العمل به تظاهرات میلیونی آزادی) این جمعیت به یاری دولت 24 میلیونی!! آمدند ،شاید حضرات بفرمایند که اینها را افرادی تشکیل می دهند که چندان در اجتماعات ظاهر نمی شوند وسرگرم امور روزمره خود هستند ، پس جماعتی خارج از صحنه هستند و در واقع ملت همیشه در صحنه که معممولاً در نطق آقایان از آن یاد می شد همین معترضانند که متهم به انقلاب مخملی می باشند. (قضاوت با شما )ا

این 14 ميليون نفر

در انتخابات اخير طبق آمار رسمی حدود 14 ميليون نفر به افکار مخالف دولت رأی دادند ، برای لحظاتی ادعای وجود تقلب در انتخابات را که یقیناً صورت گرفته فراموش میکنیم و این آمار را می پذیریم ، حال بیایید اين 14 ميليون را بهتر بشناسيم.اینها کسانی هستند که به هیچ وجه احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهور قبول ندارند ، چه با اعتقاد بر تقلب بعد از انتخابات و يا قانون شکنی قبل از آن.اینان هرگز موافق حذف جبهه اصلاحات و رهبران آن از عرصه سیاسی کشور نیستند برعکس خواهان حذف اندیشه اقتدارگرای ویرانگری هستند که این دولت نماینده آن است. این بخش از جامعه دادگاه متهمان به پی ریزی انقلاب مخملی را فرمایشی و غیر قانونی و مضحک می دانند.این 14 میلیون نفر اگر هم تا قبل از این از اصلاحات حمایت نمیکردند اکنون در بهترین حالت خواستار ااصلاحات جدی در سیستم حکومتی موجود هستند. اینان خود را با افراد معترضی که از نظر دولت اغتشاشگر و توطئه گر هستند و نیز با قربانیان اعتراضات خیابانی هم جنس و هم سو میدانند تا با دولت و مجلس و رسانه ملی.این بخش از مردم در خوشبینانه ترین حالت خواستار رسیدگی جدی به صحت و عدالت رفتار رهبر از سوی مجلس خبرگان هستند.این 14 میلیون نفر خبررسانی رسانه ملی را قبول نداشته و خواستار دگرگونی اساسی آن و تبدیل به رسانه ای بیطرف هستند. این بخش از ایرانیان جریان دستگیریهای اخیر را محکوم کرده و مجرمان اصلی را نیروهای امنیتی و افراد لباس شخصی می دانند. این 14 میلیون اداره امنیتی جامعه را بر نمی تابند و با ساختار و موجودیت بسیج و سپاه به شکل موجود کاملا ناسازگارند مهمتر اینکه اخراج سران اصلاحات از صحنه سیاسی کشور را اخراج خود می دانند